سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدشان شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 101 اردیبهشت 24 , ساعت 7:9 عصر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

موضوع : اندیشه سیاسی اسلام

 

 

جلسه اول: آشنایی با برخی واژگان سیاسی پرکاربرد بر اساس حروف الفبا

 

1 . آپارتاید: در لغت به معنی جدا نگه داشتن است و در اصطلاح به معنی تبعیض نژادی خشن مانند نظامی که در افریقای جنوبی حاکم بود 1948 تا 1994 که بر تبعیض نژادی بین سفید و سیاه و خشونت علیه اکثریت سیاه پوست بنا شده بود. نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با این رژیم بود.

 

2 . ارتجاع:  مخالفت با ترقی و پیشرفت با مقاومت برای حفظ وضع موجود

 

ارتجاع لزوما منفی نیست بلکه چنانچه واپسگرایی بدون منطق باشد مذموم است همانگونه که نو بودن لزوما به معنی خوب بودن نیست.

 

لفظ ارتجاع بار منفی دارد لذا گاهی برای از میدان به در کردن رقیب استفاده می شود.

 

3 . آریستوکراسی: در اندیشه افلاطون و ارسطو به معنی نخبه سالاری وشایسته سالاری به کار رفته ولی به مرور زمان بر حکومت طبقه اشراف و صاحبان  ثروت اطلاق شده است.

 

اینکه ملاک نخبگی وصلاحیت برای حکومت چیست منشاء اختلاف و خالی شدن این واژه از مفهوم اولیه خود است و این واژه هم مانند بسیاری از واژگان دیگر در عمل به ضد خود تبدیل شده و تحقق عینی نیافته و ابزاری برای استثمار و استضعاف دیگران گردیده است یعنی به جای دانایان صاحب صلاحیت؛ اشراف، ثروتمندان وسلاطین و ... زمامدار می گردند و از فضیلت در زمامدار اثری نیست.

4 . استثمار: بهره کشی، به دست آوردن مجانی کار دیگری

5 . استراتژی و تاکتیک

استراتژی ( راهبرد) : هدف گذاری و نقشه راه بلند مدت برای رسیدن به آن اهداف

تاکتیک: اقدامات مقطعی و فوری برای رسیدن به اهداف مقطعی و فوری

6 . استعمار:

در لغت : طلب آبادانی

در اصطلاح: تسلط بر کشور های ضعیف و بهره کشی از آنها

7 . الیگارشی:

حکومت گروه اندک فاسد بر اکثریت. الیگارشی صورت فاسد شده آریستوکراسی است.

این واژه با منفی دارد وبرای تحقیر یک حکومت به آن نسبت داده می شود

8 . امپریالیسم

نظام سلطه. امپراطوری طلبی. نظامی که فراتر از مرزهای خود دنبال تسلط بر کشورهای دیگر در همه زمینه ها( اقتصاد ، سیاست و فرهنگ ) است.

9 . آنارشیسم : بی حکومتی، نفی حاکم.

عقیده ای که داشتن حکومت را نفی می کند و با حکومت ها مبارزه می کند. انارشیسم اعتقاد دارد باید خود مردم امورات را سامان دهند بدون اینکه حاکم و تشکیلات حکومتی و کسی که حق فرمان دادن داشته باشد وجود داشته باشد.

10 . اومانیسم

انسان گرایی، اصالت انسان

اومانیسم معیار کلیه ارزشها و فضیلت ها را انسان و منافع او (منافع فردی یا منافع جمعی) می داند. طبق این عقیده حق آن چیزی است که مطابق میل انسان باشد.

اومانیسم ریشه فرهنگ و فلسفه غرب بعد از رنسانس است.

http://smmoosavi.andishvaran.ir/



لیست کل یادداشت های این وبلاگ